نیک آفریننیک آفرین، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

دخترانه ها

یک بهار دیگر

سلام دختر کوچولوها. خیلی وقت ، از خیلی وقت گذشته ، که این جا برای شما ننوشتم. برای دستهای کوچک شما که امسال یک بهار دیگه هم دیده . برای چشم هاتون . نیک آفرین حالا چهار سال داره... نیک آفرین تمام شعر های خوب رو حفظ کرده و با لهجه ی پرنده ها و گل ها آشناست. نیک آفرین دختری که برای تنهایی من اومده بود و شبها گاهی توی خوابهای من می چرخید و می خندید . نیلی کوچولوی من هم دوساله است و دنیا رو یک قاره ی بزرگ نا مکشوف می بینه. اون عاشق کشف چیزهای جدیده ، عاشق پارکها و بچه های جدید ، عاشق لباس های جدید ، عاشق خواهرش و دنبال اون به همه جای زندگی سرک می کشه. خدارو شکر دختر کوچولو ها ... من هم  خوبم و حالم انگار از چندسال...
3 خرداد 1396

سلام تابستان

سلام دختر کوچولو ها سلام عروسک های خواستنی مامان فردا بلند ترین روزه ساله و امشب کوتاه ترین شب سال شب روزتون به شادی تیرگان مبارک می خواستم خیلی چیرا براتون بنویسم ولی همین که میام اینجا دلم برای بچگی هاتون تنگ میشه و هی گریه می کنم و هی فراموش میکنم که چی می خواستم بنویسم. مهم نیست ... شما که می دونید... ...
31 خرداد 1395

داستان تولد دخترها

سلام دختر کوچولو ها مامان داره براتون می نویسه ... یه دختر کوچولو از یه دنیای دیگه ... سلامش رو بپذیرید  و اونو با خودتون همبازی بدونید ... مامان خیلی بازی های قشنگ بلده ... خیلی داستان های زیبا ... مامان حتی بلده از بلندترین کابینت آشپزخونه براتون آب نبات بیاره و وقتی حوصله تون سر رفت شما رو به پارک ببره ... مامان همه شیرهای دنیا رو خورده و قدش خیلی بلند شده ... اون قد که حتی شما رو دوتایی بغل می کنه و اصلا خسته نمیشه ... مامان خیلی بزرگه اما حیف ... حیف که قلبش اندازه ی یه سر سوزنه ... کوچیک و کوچیکه و هی تند تند دلش برای شما ها تنگ میشه ... با اینکه همیشه پیشش هستین! بعدها که بزرگ شدن کمتر این مدل دلتنگی می بینین دخترا. از اینه...
29 ارديبهشت 1395

دلم آگاه آگاه است / بهاری تازه در راه است

  دوستان همراه خوبم برای دیدن عکسهای بیشتری از ما می تونید به صفحه ی اینستاگرام ما سر بزنید .ممنون                                   shadi hadinejad --------------------------------------------   سلام دختر کوچولوها سلام دخترای بهاری مامان سال نو مبارک دخترا ... درسته یکم دیر براتون نوشتم ولی شما همون اول سال بخونید که سال 1395 خورشیدی تون ، هزار باره مبارک عروسکهای زندگی مامان. آخر سالی یادم رفت از تولد سه سالگی نیک آفرینم بنویسم . ولی الان میگم سه سالگیت مبارک عروسک من . تولد یک سالگی نیلی هم نزدیکه و ما می خواهیم دوتا رو باهم...
30 فروردين 1395

عید و باز کبوترا خواب می بینن ماهی شدن...

سلام دختر کوچولوها سلام نیک آفرین و نیلی آخر جمعه ی آخر سالتون به شادی دخترا. تا دوروزه دیگه رسما بهار وارد این سرزمین میشه ... و شما فصل جدیدی رو تجربه می کنید ...چقدر خوبه که آدم با هر اتفاق خوب کوچکی شاد بشه دخترا ... یه اتفاق خوب کوچک مثل تغییر یه فصل ... مثل اومدن بهار ...خدایا شکرت که مارو آفریدی ... که من و نیما رو آفریدی که نیک آفرین و نیلی روآفریدی ... که به ما حس خوب دوست داشتن دادی...باز هم با ما باش ... تا همیشه. ...
28 اسفند 1394

مادر دختر کوچولوها بودن

سلام دختر کوچولوها سلام عروسک های ظربف مامانی ... عروسک های خواستنی اول اسفند هم از راه رسید و چیزی تا پایان این زمستون ابری نمونده. تا پایان این اولین فصل زمستون  نیلی و سومین فصل زمستون نیک آفرین.  من مادر شما ها هستم  یه مادر که دستهاشو باز کرده و شمارو در آغوش گرفته ... وانگار تمام این زندگی رو در آغوش گرفته ... تموم زمین رو ... انگار هاله ای از ابر شده و تمام کره زمین رو در برگرفته ... و اون هاله مهر مادریه منه ... که اونقدر سرکرش ، قوی و مهربون و با ابهت هست که نمیزاره به هیچ چیز دیگه غیر از شما فکر کنم. از اینها که بگذریم مدتیه فرصت نشد وبلاگ شمارو بروز کنم ... وبلاگ دخترانه ی من و شما ... یه عالمه حر...
2 اسفند 1394

زمستان امسال

سلام دختر کوچولوها زمستان امسال هم رسید و من از همین روزهای زمستانی براتون می نویسم . دی ماه 1394 خورشیدی در ساعت 5 عصر روز دوشنبه ، وقتی که اون بیرون بادهای گرمی در حال وزیدنه و شما در خواب ناز زمستانی هستید ... شما دخترای آسمانی من . فرصت نشد از تولد من و بابایی در آذر ماه صحبت کنم ... فرصت نشد از حرفهای قشنگ نیک آفرین و کارهای جدید نیلی بگم ... ولی تا فرصت هست بگم که اولین مروارید های سفید و کوچولوی نیلی بلاخره سر از خاک بر آوردند... خداروشکر که دندون های سفید و زیبای تو بیرون اومدند دخترم ... خداروشکر که بزرگتر شدی ... امیدوارم مثل همیشه و تا همیشه لبخند به لب داشته باشی  ... تا دنیا دنیاست ... و سفیدی دندون های تو بهتر از ...
28 دی 1394

آخر شب های غم انگیز

سلام دختر کوچولوها  آخر شب غم انگیزیون بخیر . اگه سال های بعد تر این  نوشته ها رو می خونید حتما در زندگی آخر شبهای غم اگیز زیادی داشتید ، آره منظورم همون هاست . همون آخر شبهای غم انگیزتون بخیر . این منم ، شادی ، مادرِ شما که از این خونه تو یه شهر شلوغ براتون مینویسم ... و اگه خدا از اون بالا نگاه کنه، چراغ روشن این خونه رو میبینه . سلام خدای مهربون این قصه .  هی ی ی ی ی دخترا ... زندگیه دیگه و ماهم آدمیمیم دیگه . داره میگذره باهمون شدتی که روز اول بهش رسیدیمم داره میگذره ، اصلا کند یا تند نشده ... با همون حالت غریب فراز و نشیب های خلسه آور . و باز خداروشکر که حداقل می دونم کجای این دنیا هستم ... و باز خداروشکر که حواسم ب...
2 آذر 1394

از این روزهای پر از شلوغ

سلام دختر کوچولوها شب و روزهای بارونیه پاییزی تون بخیر . چه می کنید با این گرفتاری و مشغله ی دنیای آدم بزرگ ها . مامان فدای اون سرگردونی تون بشه که نمی دونید مشغله چیه و تو دنیای کوچیکتون همه  چی صورتی و قشنگه .  ولی یادتون باشه دخترا بعدها وقتی بزرگ شدید و بعدتر ها وقتی خانواده ای تشکیل دادین ، هیچ موقع سرتون رو خیلی شلوغ نکنین ، چون اون موقع مجبور میشین اون گره هارو یکی یکی وا کنین و اونم وقت زیادی میبره ، اون وقت تا چشم باز میکنین می بینید که زمان گذشته و شما هیییییچ کاری نکردین. زمان غارتگر غریبیه دخترا ... بی اجازه همه چی رو مبره ... بدون اینکه بفهمین کی برد و چرا برد. از این ها که بگذریم ، پاییز امسال مث پاییز سه سال پی...
20 آبان 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترانه ها می باشد