نیک آفریننیک آفرین، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

دخترانه ها

خواندن متون کهن

1391/7/24 22:58
نویسنده : مامان تو
782 بازدید
اشتراک گذاری

                                              

 

سلام دختر کوچولو 

امشب می خوام برات از کتابهای قدیمی جهان بخونم. از کتابهایی که سالهای سال پیش نویسنده های بزرگ برای ما نوشتن... کتابهایی که امروزه آدمها از خوندنشون لذت می برند ، و اینها همه معجزه ی سلول های خاکستری ذهن آدمیه .

نمی دونم توی ذهن پاک و معصوم تو الان چه چیزهایی جریان داره ... چه خوابهایی می بینی ... شاید خواب بازی کردن با بند ناف ... یا خواب راه رفتن ... یا خواب صدای منو می بینی که هر روز  می شنوی !

ولی در دنیای واقعی ما چیزهای زیادی وجود داره که به قول " ویلیام شکسپیر " حتی به خواب مدبران نیز نیامده است .

گفتم ، شکسپیر ، یادم افتاد امشب می خوام چند خطی از کتاب معروف شکسپیر ، " هملت "  رو برات بخونم . من این کتاب رو وقتی 15 ساله بودم خوندم و هنوز که هنوزه تاثیر جمله های کتاب از سرم بیرون نرفته . 

داستان هملت ، داستان یک شاهزاده ی دانمارکی هست که وقتی می فهمه که پدرش ناجوانمردانه کشته شده ، با خودش فکر می کنه که انتقامش رو بگیره ... ولی مهمتر از داستان ، حرف هایی هست که هملت همیشه در خلوت خودش با خودش میزنه ... و همین حرفهای هملت تبدیل به متون ادبی زیبایی در ادبیات جهان شده . 

قسمتی از این متن ادبی رو برات می خونم دختر کوچولو : 

" بودن یا نبودن ؟ مسئله این است ! آیا شریفتر آن است که ضربات و لطمات روزگار نامساعد را متحمل شویم ، یا سلاح نبرد بر دست گرفته با انبوه مشکلات بجنگیم تا آن نا گواری ها را از میان برداریم ؟

مردن ، خفتن ، همین و بس ! 

اگر خواب مرگ درد های قلب ما و هزاران آلام دیگر را که طبیعت بر جسم ما مستولی می کند ، پایان بخشد ، غایتی است که بایستی البته ، البته آرزومند آن بود .

مردن ... خفتن ، خفتن و شاید خواب دیدن ... آه مانع همین جاست ...!" 

...

تا خوندن متن ادبی دیگه ، راحت بگیر بخواب دختر کوچولو 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترانه ها می باشد