نیک آفریننیک آفرین، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

دخترانه ها

شعر امشب

1392/7/19 17:57
نویسنده : مامان تو
697 بازدید
اشتراک گذاری

 

http://dokhtaraneha.niniweblog.com/

سلام دختر کوچولو 

سلام نیک آفرینم 

سلام به روی زیبای تو که غیر از لبخندهای من و پدرت چیزی ندیده .پاییز از راه رسیده و این مادرته که داره همچنان برای تو می نویسه ، از روزهای ابریه همین امسال ... تا بمونه برای سالهای بعد ... سالهای سالِ بعد ... 

از تو چه پنهون هنوز هم مثل سال گذشته و سالهای گذشته که تو نبودی ، زندگی داره مثل یه گوی چرخانِ نامعلوم پیش میره و میره ... بدون اینکه از کسی بپرسه برای فردا آماده ای ؟ راستش اونقدر تند و تند می چرخه و رد میشه که من اصلا به یاد ندارم کی از هفت ساگی به هفده سالگی و بعد به بیست و هفت سالگی رسیدم... شاید که خواب بودم و آروم آروم تو همون خواب بزرگ شدم و بعد که بیدار شدم دیدم مادرتو هستم و صدای زمزمه های تو فضای این خونه رو پر کرده ... تو حقیقت داری ولی این منم که در کور سوها هستم ... در پستو ها ... در غار تاریکی منتظر یک روزنه ی نور ... و تو همون نوری ... 

از اینها که بگذریم ... اینجا همه چیز خوبه ... اینجا همه چیز آرومه و این صدا ها ، صدا های توهه که داری یه آواز آسمونی رو برای خودت زمزمه می کنی . دندونای زیبات دراومدن ، حالا بدون کمک می تونی بشینی ، گاهی چهاردست و پا عقب و عقب میری ... و از همه ی اینها بهتر اینه که منو به همه ی آدمهای اطرافت ترجیح می دی و این خوبه ... و این یعنی من هم بالاخره فرشته ی نگهبان شدم ... فرشته ی نگهبان آرامش تو ...

... روزی 

کنار رودی

مردی 

کلید بختش را در آب انداخت 

و آن کلید را 

شیطان ترین ماهی ها دزدید 

و به دورترین دریاها گریخت ،

و من دوباره دیر رسیدم ...


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان آرشين
23 مهر 92 19:36
ايني كه گفتي خيلي خوبه ...منظورم همون جمله هست كه گفتي منو به همه ي آدماي اطرافت ترجيح ميدي ... اينو خيلي دوست دارم... شايد خودخواهي مادرانه به نظر برسه اما اين خودخواهي رو دوست دارم


niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترانه ها می باشد