نیک آفریننیک آفرین، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

دخترانه ها

شعر امشب

1391/7/30 21:18
نویسنده : مامان تو
1,229 بازدید
اشتراک گذاری

 

                                                         

 

سلام دختر کوچولو 

چه شب بلند و طولانیه ... وقتی حوصله ام از درس خوندن سر میره ، کاری جز فکر کردن به تو ندارم. امروز با بابایی ومامانی رفتی بیرون بهت خوش گذشت ؟ نور آفتاب چشاتو اذیت کرده بود نه ؟ حس کردم مدام داری می چرخی. 

دلم نمی خواد از دلتنگی ها برات بنویسم ولی هی قلمم به سمت تنهایی ها کشیده میشه . وقتی توبیای دیگه ما تنها نیستیم ... لااقل صدای تو تمام فضای این خونه ی بزرگ رو  پر میکنه و من دیگه هیچ صدایی از بیرون نمی شنوم ...  دیگه از کسی نمی خوام به تنهایی من بیاد . و همه ی کسایی رو که در گذشته بهشون محبت کرده بودم رو فراموش می کنم ، همون طور که اونها منو فراموش کردند ، من الان تو رو دارم و حاضر نیستم جامو تو دنیا با کسی عوض کنم .  خدا اگه تو رو به من نمیداد چیکار میکردم ؟ حتما از تنهایی روی همین پله ها می نشستم و پیر میشدم. یادم نمیاد کی تو رو از خدا خواستم و کی خدا به دستهای تنهای منو پدرت پی برد ... ولی می دونم  حالا ما خوشبخت  و آرومیم .

آرام باش قلب من ...آرام 

آرام باش دختر کوچولو 

 

لا لالایی گل لالا

مهتاب اومده بالا

وقت خوابه حالا

لالالایی گل نی نی

خوابهای خوش ببینی

روی ابرا بشینی 

لای لا لا لای

لالالا لای لالالایی


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترانه ها می باشد